رزم و ستیز، مبارزه و دفاع از حریم تن و روان در نهاد و سرشت همه موجودات و بخصوص انسانها نهفته شده است و به دوره و زمان خاصی بستگی ندارد. مبارزه و نبرد به اندازه عمر و پیدایش بشر دارای قدمت بوده وانسانها برای رهایی از چنگال متجاوزان، فنون رزم و حرکات نبرد تن به تن را ابداع نمودند و به تدریج اینحرکات ابتدایی رزم با متأثر از علوم فیزیولوژی، روانشناسی، طب، فلسفه، فیزیک،شیمی، بیومکانیک و ... در ملل مختلف بهبود و توسعه یافت و در نهایت موجب پیشرفت کلی در هنرهای رزمی کنونی گردید. به صراحت می توان اذعان نمود که همه اقوام ملل، با ریشه های رزم و سلاحهای جنگ آشنایی داشته و درمبارزات؛ فنون و تکنیک هایی را بر حسب شرایط آن دوره طراحی و تدوین می کردند و در میان خود، افراد خاص باشرایط جسمی و روحی را جهت مقابله و نابود ساختن دشمنان پرورش می دادند. آنچنانکه جنگجویان تیرانداز سوارکار در دوره اشکانیان، یا حماسه اساطیری و افسانه ای زال، سام، رستم، سهراب، اسفندیار و...در ایران باستان، حماسه پهلوانی «ایلیاد و اودیسه» در یونان باستان و حماسه سازان ملل دیگر، و نیز پس از اسلام داستان حماسی و پهلوانی سرخ جامگان مبارزان آذربایجان، عیاران، سربداران و ... نمادی از این قدرت الهی و نجات بخش هستند. در این میان آثار هنرهای رزمی و پهلوانی را در همان دوران می توان مطالعه نمود و به هنرهای جالب و متنوع رزمی که آن پهلوانان و مبارزان اساطیری از آن استفاده نموده ودر آن مهارت داشتند را مورد توجه قرار داد
English ) translation to see this text click on the box below )
قدرت، مهارت و جنگاوری ایرانیان از دیر باز زبانزد خاص و عام ملل دیگر جهان بوده است، چنانچه تاریخ نبرد کیانیان،سپهبدان، سربداران و عیاران که برای سربلندی امت خود حماسه ها می آفریدند، همگی نشانه ایی از قدمت دیرینه ملت ایران در رزم، جنگاوری و دلاوری آنان دارد. هرودوت مورخ یونانی در خصوص ایرانیان گفته است: ایرانیان راست بر اسب می نشستند، راست تیر می انداختند و راست سخن می گفتند. تیزی تیغه چرخهای ارابه های آنها در نبردها یادآور تدبیر در رزم می باشد." شجاعت و ورزیدگی ایرانیان از یک طرف و موقعیت خاص منطقه ای و جغرافیایی و یورش کشورهای دیگر جهان در ازمنه تاریخ از طرف دیگر موجب گردید تا جنگاوری و رزم بعنوان یکی از اصلی ترین دل مشغولی و دغدغه آنان به شمار آید، تا جائی که هنر رزم در همه نقاط ایران با شگردها و فنون خاص به چشم می خورد که از آن جمله می توان به هنر چوب بازی مردان جنوب، برق تیغه های دشنه و رقص قمه حماسه سازان آذربایجان، رقص خنجر ترکمانان، هنر تبر زنی مردان شمال و... اشاره کرد که همگی می تواند گویای ورزش و هنر رزم باستان ایران باشد. در سده اخیر، بعضی کشورها همچون ژاپن، چین، کره جنوبی، آمریکا، تایلند و ... برای اینکه هویت و فرهنگ ملی کشور خود را به دیگر کشورهای جهان صادر و ترویج نمایند، از استراتژی و رویکرد فرهنگی بویژه با توسعه و اشاعه هنر رزم بومی خود در دیگر نقاط دنیا استفاده کردند، تا بدانجا که استیلهای رزمی بومی خود را سازماندهی نموده و گوی سبقت را در این خصوص از سایر کشورها ربوده و در عرصه جهانی جایگاه خاصی را برای خود بدست آوردند. خوشبختانه علیرغم هجوم فرهنگ رزم بیگانه به کشور ایران در چند دهه گذشته، اساتید و اندیشمندان بزرگی که کوله بار سنگین رزم ایران را بر دوش می کشیدند به خود باوری رسیده و با ابتکار عمل و انجام تمرینات جسمی و روحی و همچنین ساختارسازی شیوه های رزم بومی کشور، سبک جدیدی(هنر رزم پهلوانی پرثوآ) را بافنون و محتوای فکری مستقل از فرهنگ بیگانه و با تکنیک ها و تاکتیک های بومی و محلی ایرانی و با فلسفه خاص خود ابداع نمودند و برای اولین بار گام بزرگی در جهت اعتلای رزم باستان و شکوفایی فرهنگ رزم پهلوانی ایران برداشتند
English ) translation to see this text click on the box below )
کلمه پرثوا()parthowa از
ریشه "پرثوه" آمده که واژه ای پهلوی و باستانی و در اصل سانسکریت است که درکتیبه های داریوش
نام "پرثوه" که یکی از ایالات آن دوره بوده و منطبق با خراسان امروزی
است ذکر گردیده است. معادل آن به زبان فارسی «پهلوان، شجاع، دلیر،
ورزیده، یل، قهرمان و نیرومند» می باشد. "پرثوا" علاوه بر اینکه نام یکی از اقوام کهن
ایرانی بوده، به بالاترین درجه قدرت (پُرتر) گفته می شود که به شجاع ترین و قوی ترین فرد داده می شود. در گذشته هر
شخصی که به این مقام نائل می شد علاوه بر قدرت بدنی، ملزم به داشتن خصلت ها و فضایل اخلاقی نیز
می بود، از این رو به این اشخاص «جنگجوی نجیب» گفته می شد. این اشخاص مردمی جنگجو،
شکارچی و تیراندازی ماهر و چیره دست تبودند، آنها در اسب- سواری وتیراندازی با کمان مهارت
داشتند به طوری که در حال حرکت و سوار بر اسب به سوی دشمنان از جلو و عقب تیرانداخته و به هدف می
زدند، از این جهت به این اشخاص «جنگجوی سوارکار» نیز می گفتند. پرثوآ صفتی است که دلالت بر سطح مهارت افراد در هنرهای
مختلف (رزمی، موسیقی، خطاطی، نویسندگی،سخنوری و غیره) داشته و غالبا با این عنوان در
اذهان عموم شناخته می شود. در معنای لغوی "پرثوا"یعنی برتر وبرترین، به نحوی که به
هر هنری که در حد کمال باشد، پرثوه (پرثوا، پرتوا) می گویند. نتیجتاً می توان گفت که: «طریقت پرثوا یعنی روش فراگیری
علوم مختلف جهت پرورش تن و روان (جسم و جان)آدمی به منظور رسیدن به احدیت، آرامش مطلق و
هوشیاری کامل.»
the word Parthowa
from the root word (Parthooh (that side and ancient and originally Sanskrit
signifying the Darius the inscription
in the called Parsooh the ~~ U.S. that period and Khorasan today . the equivalent of
the Persian language
, valiant knight
, brave, athletic
, hero , and strong , parthowa in addition to the fact that
the name of one of
the relatives of the Iranian ancient
, the highest
authority ( Porter's ) to the bravest and most powerful person
is given . every person in the past that he would be in addition to having a physical
strength, attitudes and moral virtues , of these people, said » chaste warrior« . The men
,
the
hunters and popular fighters shot
and
they were. and
master horse - riding , with a bow and archery skills so that is on the move
and on horseback
enemies from back and fornt throw shooting and arrow score, because
these people, the
horseman fighters as well as saying. parthowa is that implies skill level
people in various
martial arts ( , music, calligraphy, writing,
eloquence , etc.
) , often with
the title in the minds of the public
is known . in the meaning of the word
parthowa top and better , i. e. , so as to all that crown , parsooh( parthowa , partoa ) said. Consequently , it can be said: path
parthowa i. e. , learning the sciences , body and
soul for breeding ( in body and soul ) in order to achieve peace
oneness ,
and the full consciousness ,